از زبان همسر استاد مطهری
ساعتی ا زنیمه شب میگذشت، که زنگ ساعت مرتضی به صدا در آمد،
عادت همیشهاش بود، که در تاریکی شب به دور از چشم بندههای خدا با معبودش راز و
نیاز کند. اما آن شب حال
دیگری داشت.
صدای گریهاش را میشنیدم. دلم میخواست کمی بلندتر حرف بزند. تا من
هم بشنوم که مرتضی در دل سیاه شب چگونه او را صدا میزند و یا حداقل یاد بگیرم که
انسان چطور باید با خالقش صحبت کند.
نجوای شبانهاش که تمام شد، سر بر بالین نهاد
تا کمی آرام گیرد.
اما ساعتی یعد یکباره از جا برخاست. نور مهتاب اتاق را روشن
کرده بود.
پرسیدم: مرتضی چه شده؟
سکوت سنگینی میان من و او فاصله انداخت.
التهاب و
موج هیجان در نگاهش بود، دلم طاقت نیاورد.
دوباره پرسیدم: « مرتضی چه اتفاقی افتاده؟»
آرام لب به سخن گشود...
پخش و دریافت فایل در ادامه مطلب ...
شهید
مطهری به روایت دیگران
ایشان هر موقع به فریمان می آمدند، بچه ها و مخصوصاً نوجوانان را فراموش نمی کردند و بین بچه ها مسابقه های مختلف ورزشی مانند فوتبال و دو می گذاشتند و خودشان هم بدون اینکه احساس بزرگی کنند، با ما مشغول بازی می شدند و به افراد برنده جایزه ای هم تقدیم می کردند.
من تقریباً 12 ساله بودم که ایشان به فریمان آمده بودند. ما در روستای «باغ عباس» که در آنجا باغ و زمین داریم، زندگی می کردیم و استاد مطهری
استاد شهید مطهّرى از خاطرات خود درباره امام(ره) مىفرماید:
من قریب دوازده سال در خدمت این مرد بزرگ (امام خمینى) تحصیل کردهام. وقتى که در سفر اخیر به پاریس به ملاقات و زیارت ایشان رفتم، چیزهایى از روحیه او درک کردم که نه فقط بر حیرت من بلکه بر ایمانم نیز اضافه کرد. وقتى برگشتم، دوستانم پرسیدند: «چه دیدى؟». گفتم: «چهار تا آمَنَ دیدم
13 بهمن 1289 (ه.ش).............. ولادت
1310 ................................... عزیمت به حوزه علمیّه مشهد
1316 ................................... هجرت به قم برای تحصیل علوم دینی
1319 ................................... ورود به محضر درس امام خمینی(ره)
1323 ................................... حضور در درس مرحوم آیت الله العظمی بروجردی
شهید مرتضی مطهری چهره ای ارزشمند و بی بدیل از زمره پرورش یافتگان مکتب حضرت امام خمینی(س) است که عمر خویش را در مسیر کسب و نشر معرفت و احیای کلمه ا... سپری نمود و صدها شاگرد را در راستای اهداف متعالی اسلام پرورش داد و در یک سخن، او راد مرد ادای تکلیف بود.
حضورش چنان روحانیتی به مجلس می بخشید که شنونده با تمام وجود معنویت و قداست آن را در می یافت